دوست کاغذی

درباره کتابهایی که خوانده ام، می خوانم و خواهم خواند. شاید فیلم هم نقد کردیم

دوست کاغذی

درباره کتابهایی که خوانده ام، می خوانم و خواهم خواند. شاید فیلم هم نقد کردیم

مشخصات بلاگ

برای معرفی کتاب فیلم و سایر چیزها

آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

یادش بخیر اون وختا سری جدید (قسمت نهم)

شنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۳۸ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم


سلام


یا ایها الروانیشناسون  چه کنیم که بچه ها برن بیرون با این تغییرات شدید محله ها و تنگیه کوچه ها و ....


  • مجید شفیعی

نظرات (۱۰)

ارجاع به پی نوشت پست جدیدم:)
پاسخ:
بله دیدم

متاسفانه

:)

ارجاع به نظرم برای همون پست :)
آها....!

:)
پاسخ:
بله
من این جمله شیرازی و نفهمیدم! میشه ترجمه اش رو هم بنویسین! :)
پاسخ:
ان شا الله

:)
بله درست میفرمایید. در ضمن آپم با مدیر مدرسه
پاسخ:
خدمت میرسم

:)
سلام مجدد یه چیزی بگم و ختم کلام : مقصر پدر و مادر ها هستن نه بچه ها . درسته بچه های حالا یه مقدار خود مختارن ولی بازم میشه کنترلشون کرد وقتی پدر و مادر ها برای راحتی و آسایش خودشون هر چی وسیله ی دل خوش کنک تصنعی میذارن جلو بچه و در اتاق هم رویش میبندن خب اون بچه باید چه کار کنه ؟؟ بچه که یاد نداره بازی رو همونطوری که پدر و مادرهای عزیز سعی میکنن غذا خوردن و لباس پوشیدن و حرف زدن رو به بچه یاد بدن باید بازی کردن هم بهش یاد بدن . نه اینکه یک کامپیوتر و یک تلویزیون جدا واسش میذارن تو اتاقش . عزیزم هر وقت حوصله ت از بازی رایانه ای سر رفت برو تلویزیون روشن کن شبکه ی پویا. بچه فقط چند گزینه بیشتر نداره یا با اسباب بازی هایی که واسش میخرن یا رایانه و اینترنت و یا تلویزیون.به نظرم خلاقیت از بچه گرفته نمیشه بلکه این خلاقیتی که درونش هست صرف تکنولوژی میشه . شما بچه ها رو نگاه کنید از بزرگترها بیشتر بلدند تو زمینه ی تکنولوژی . در کل منظورم اینه که به بچه باید راه رو نشون داد باقیش رو خودش میره .
پاسخ:
سلام مجدد

درست میگید و البته وضع بد محلات هم باعث میشه پدرمادرها دل خوشی از اینکه بچه تو کوچه بره یا خونه ی همسایه ندارن

قدیما محله مثل خونه ی خود آدم بود

آدم همه رو میشناخت جز چند تا که معمولا هر چند سال یه بار عوض میشدن

نه مثل الان که سال به سال وجه ی آدمهای محل عوض میشه (به دلیل اجاره نشینی)

سخت شده خلاصه
:(((
البته یه کار کوچیک ما اینه که "روانی ها" رو بشناسیم!(به خصوص همکاران بالینی!)

ولی در کل،"روان"شناسیم...سالم و بیمار هم نداره!!! :)

چه آماده!

لیلا بند کفشش باز نمونه...! :)))
پاسخ:
نمیمونه ای شالو (به قول شیرازیها)


:)
با این پست موافقم!!!!!!!!

شادی و نشاط و سلامتی و آموزندگی و خلاقیت بازی های فیزیکی رو فروختیم به بازی های رایانه ای...
البته بازی های رایانه ای هم مزایا و خوبی های خاص خودشو داره...ولی بازی های قدیمی مفیدتر بود...

روانشناسیون!!! رو اشتباه نوشتین...یه بار دقت کنید به چیزی که نوشتین...حروفش پس و پیش شده... :)

پیشنهادی ندارم...ولی باید خودمون اهل این بازی ها باشیم و از بچگی،بچه مون رو بهشون عادت بدیم....میتونیم خانوادگی بزنیم به کوه و صحرا و اونجا این بازی ها رو انجام بدیم... :)
پاسخ:
زا قصد اون جوری نوشتم روانی شناس منظورم بوده D:


باشه رفتیم بازی کنیم

از پارک تو هفته تا کوه آخر هفته

پاشو لیلا
پاشو بریم

:)

  • کتابدار عترت - شاکری
  • توی پارک بودم ، دو تا پسر بچه داشتن با هم بازی می کردن
    یکیشون داد زد : امیر علی ، من ماشین میشم تو بوق شو .
    هر وقت گفتم تو بوق بزن........
    من : ا
    بوق :)
    امیر علی : 0
    یعنی عاشق تقسیم کارشونم
    اصن بوق وضعیه .........

    پاسخ:

    سلام

    ممنون خیلی خاطره ی خوبی بود

    سر حال شدم و کلی خندیدم


    سلام . استفاده ی بد از تکنولوژی . ان شالله خدا همه رو هدایت کنه:)
    پاسخ:
    سلام

    کاش متعادل باشیم

    کاش

    :)
    جالب بود 
    :)
    به پریشانیات ماهم سربزنین
    Www.pqrishaniat.blog.ir
    پاسخ:
    خوش اومدید

    چشم

    :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی