دوست کاغذی

درباره کتابهایی که خوانده ام، می خوانم و خواهم خواند. شاید فیلم هم نقد کردیم

دوست کاغذی

درباره کتابهایی که خوانده ام، می خوانم و خواهم خواند. شاید فیلم هم نقد کردیم

مشخصات بلاگ

برای معرفی کتاب فیلم و سایر چیزها

آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

۵ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام


یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿٣٥﴾ مائده


ای کسانی که ایمان آوردید از خدا پرواکنید و وسیله ای برای رسیدن به او پیدا کنید و در راهش تلاش کنید شاید رستگار شدید


کمی معنای پیداکردن وسیله برای رسیدن و مجاهدت در راه خدا با هم جور در نمی آید باید به این ترجمه شک کرد.


ما در فارسی به اسباب و لوازم انجام کار وسیله میگویم


خب مگر آیه قرآن فارسی است که ما این کلمه را به این شکل معنی میکنیم!!!!!؟


در عربی ما یک وصل داریم یک وسل


وصل به رسیدن گویند و وسل به با اشتیاق و شتابان رسیدن


مثل اینکه: برای رسیدن به شمال از شوقش نخوابید و تا صبح رانندگی کرد. عرب به این شخص میگوید واسل به شمال و نه واصل به شمال


خوب حالا دوباره برویم معنای آیه را بررسی کنیم:

ای کسانی که ایمان آوردید از خدا پروا کنید و با شوق و اشتیاق خود را به او برسانید و در راه او تلاش کنید شاید رستگار شوید


ظاهرا چیزی در ترجمه عجیب و غریب نیست و متن خوب فهمیده می شود و در ضمن متن عربی فارسی توهم نشده است.


عی بابا بیچاره شدیم که!! ما تا حالا دنبال وسیله برای رسیدن به خدا بودیم مثلا محرم بشود و کشتی سریع امام حسین بیاید و سوار شویم و تند برسیم به خدا!! ولی مثل اینکه باید برویم سراغ تقوا و مجاهدت فردی!!!‌ :(


پاشین... پاشین بریم که خیلی عقبیم :)


پاشین بریم شاید رستگار شدیم


  • مجید شفیعی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام


چند تا یه بیت روی شعرهای خوبی که دستم رسیده بود یا دیده بودم گفتم که اینجا هم منتشرشون میکنم و از صاحب شعر ها یا فرستنده شون تشکر میکنم


اول: بر روی غزل سر کار خانم مهیجی با نام "آنقدرها صبور"


ایشون گفتن:

آه این شب فریب که گویا خودمنم
اینک دوباره سرمه ی ممتدکشیده است


من گفتم:

زیبا بکش، دوباره بکش، خوب تر بکش
این دل که از دو چشم تو بی حد کشیده است


دوم: بر روی غزل سرکار خانم صادق زاده با نام "چشمهایت"

ایشون گفتن:

پشت حصار آرزوها جای من نیست
بگذار باشم در پناه چشم هایت


من گفتم:

باز این دلم لک میزند روی خوشت را
با خنده های قاه قاه چشمهایت


سوم: در جواب رباعی ای که یکی از دوستان برام فرستاده بود


گفته بود:

روشن روان عاشق از تیره شب ننالد

داند که روز گردد روزی شب شبانان


باور نکن که من دست از دامنت بدارم

شمشیر نگسلاند پیوند مهربانان...


من گفتم:

ماه ْ در روزی و من بسته ی تشویش

نکند روز شود این شب وصلت



  • مجید شفیعی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام


ارتباط انسانها دو نوع است:

نسبی و سببی


آدم با یک سری انسانها نسبت دارد

پدرم

مادرم

پدر بزرگم

مادر بزرگم

برادرم

خواهرم

خواهر زاده و برادر زاده ام

دایی و خاله و عمو و عمه ام

پسرها و دخترهای دایی و خاله و عمو و عمه ام

نوه عمه ی دختر خاله ی پدر بزرگم

و روابط پیچیده تر از این


این نوع از ارتباطات اجباریست و روشن و در کل شامل پیوندهای خونی می شود که خدا در حد پرستش خودش به آن اهمیت داده است!!


وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَ‌ائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّـهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْ‌بَىٰ ...(83) بقره

اخذ میثاق از بنی اسرائیل برای پرستش خدا و احسان به والدین و نزدیکان


وَاتَّقُوا اللَّـهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْ‌حَامَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَ‌قِیبًا ﴿١﴾ نسا

این که خیلی جدیست: واو عطف دارد و میگوید از خدا پرهیز کنید و "بدون تکرار امر به تقوا" نزدیکان نسبی را به تقوای خدا می چسباند


قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرً‌ا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْ‌بَىٰ (23) شوری

در اینجا هم که پیامبر مزد رسالت نخواسته به امر خدا و بعد امر کرده (باز به امر خدا) که با نزدیکانتان پیوند محبت آمیز داشته باشید


مسئله خیلی جدی ای برای خداست ظاهرا


نوع دوم رابطه انسانی رابطه ی سببی است:

رابطه ای که در اثر همجواری و همسایگی و همکلاس بودن و هم درس شدن و همکار گشتن و هم مسیر شدن و .... به وجود می آید که به دوست شدن و عاشق شدن و ازدواج که محکمترین رابطه ی سببی است بسط پیدا میکند.


این روابط، روابط سستی است و وظیفه ی حقوقی ای بر این روابط وضع نمی شود و تنها ازدواج است که آنهم به واسطه ی قرار داد بستن حقوقی می شود و مسئولیت آور!


این روابط بر عکس روابط نوع اول اختیاری است و برای همین هم هست که ما این روابط را خیلی میپسندیم! ولی اکثرا توجه به مشکلات این پسندهامان نداریم


از رابطه ی نوع اول (نسبی) انتظار وفا و تعهد هست و از رابطه ی دوم (سببی) نیست که این شرع خداست 


و ما معمولا از رابطه ی نوع دوم آسیب می بینیم به خاطر اعتمادهای بیش از حد به کسانی که عدم شناخت کافی از آنها داریم و یا توهماتی که در رابطه با آنها با خود می بافیم


شریکی که به او تکیه میکنیم

دوستی که به او اعتماد می کنیم

همسری که همه کسمان میشود!!


و این می شود پایه ی آسیب دیدنهای بیش از حد ما


میدانم که خیلی ها از دست پدر بی تعهد خود آسیبها دیده اند

یا مورد خیانت اقوام قرار گرفته اند 

یا ...

ولی این پست برای توجه دادن به رابطه های سببی است و توجه به اینکه مواظب حدود و صمیمیت و عاشقی  و ... در رابطه با این دسته از روابطمان باشیم.


یادمان نرود اگر هر کسی (چه سببی و چه نسبی) به اندازه ی خودش و در جای خودش مستقر باشد هیچگاه و به هیچ وجه نمی تواند به ما ضربه بزند حتی اگر در آغوش ما بخوابد به شرطی که در فاصله مناسب و مکان صحیح خودش قرار گرفته باشد و ما در رابطه ی بالغانه با او باشیم.



یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿٨٨ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿٨٩﴾ شعرا


این هم حسن ختام


چیزی برای آدم فایده دارد که در جای خودش قرار گرفته باشد و آدم با قلب سالم و تصمیمات بالغانه با آن در ارتباط باشد.





  • مجید شفیعی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام


وای از آن ساعاتی که پدری جنگیدن پسر ارشدش را ببیند و ...


سرو خوش اندام تو هوش مرا می برد

چرخش دستان تو جان مرا می درد


باد میان گیسو هیچ مده که عمرم

در طلب بوی تو می دود و می رود


:(

  • مجید شفیعی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام


امروز می خواهیم یک قاعده عربی یاد بگیریم به نام احتباک !


کار احتباک بلاغت کلام و نوشتار در جملاتی است که دو سویه هستند مثلا شامل گذشته و آینده می شوند یا دو مکان یا دو کار مربوط به هم یا ملکیت دو چیز نسبت به یک چیز و الی ماشالله استفاده داره


مثل

قَالَ یَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ ﴿٣٣﴾ بقره


ترجمه تحت الفظی بخش قرمز:

و میداند آنچه را آشکارا میکنید و قبلا مخفی انجامش میدادید


کمی بی معنی به نظر میرسد و دلیلش هم وجود همین احتباک است! حالا اگر با قاعده معنی اش کنیم اینطور میشود:

و میداند آنچه را از آشکارا و نهان انجام میدادید و میدهید


یعنی شامل دو زمان و دو نوع عمل است یکی گذشته با دو حالت مخفی و آشکار و یکی مضارع (حال و آینده) با دو حالت مخفی و آشکار


یا مثل:


وَمَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَ‌نِی وَإِلَیْهِ تُرْ‌جَعُونَ ﴿٢٢ یس


ترجمه بخش قرمز رو ببینید:

که مرا آفریده و به سوی او بازگردانده می شوید(ترجمه ی یکی از آقایون!!!!!!!)


واقعا اگر کسی به این صورت حرف بزند ما نمیگویم قاطی دارد!!! آخر چه ارتباطی دارد آفرینش من به بازگشت شما!؟


با رعایت احتباک که ترجمه اش کنیم اینطوری میشود:

که ما را آفریده و به سوی او باز می گردیم


تفصیلیش اینگونه میشود:

که من را آفریده و شما را آفریده و به سوی او باز می گردم و به سویش باز میگردید


حالا شاید بگویم: این چه اهمیتی دارد!!


اهمیتش وقتی مشخص می شود که بخواهیم احکام استخراج کنیم یا اخلاق!!


مثل


قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِ‌هِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُ‌وجَهُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَزْکَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّـهَ خَبِیرٌ‌ بِمَا یَصْنَعُونَ ﴿٣٠ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِ‌هِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُ‌وجَهُنَّ... (31)نور


ترجمه ی بخش قرمز:

به مردان با ایمانم بگو چشمهایشان را فرو بندند و شرمگاه خود را بپوشانند... و به زنان مومن بگو چشمانشان را فرو بیندازند و شرمگاه خود را بپوشانند

خوب از خدا سوال میشود: خدای ماه و آفتاب و من و ما من بچه مومن چشمم را بر روی چه چیزی ببندم؟ زمین، آسمان، بچه ها، پیر زنها، بابام و...!؟ شرمگاهم رو از چه چیز بپوشونم؟ سرما، آب، خاک، دست مامانم و....!؟


باز احتباک! ترجمه چی بوده؟


این بوده:

به مردان مومن بگو چشم خود را از شرمگاه دیگران فرو بیندازند و شرمگاه خود را در مقابل دید دیگران بپوشانند و در مورد زنان هم همینطور


حالا ما اگر بخواهیم نهی از منکر کنیم یا بالاتر از آن بخواهیم چشممان را از چیزی که خدا دستور داده پایین بیندازیم چه باید بکنیم؟

اگر درست آیه را ترجمه کنیم دیگر اینقدر دچار زحمت و درد سر و زد و خورد و فحش به علما و چرت دانستن دین نمی شویم.


چند نمونه دیگر هم از این احتباک پیدا میکنم و در پی نوشت اضافه خواهم کرد


عاقبتهامان بخیر



  • مجید شفیعی